دو نفر به ظاهر دوست بودند که همه جا با هم بودند. یکی از آنها نگار و دیگری ماهرخ نام داشت. نگار دشمنی داشت که همیشه پشت سر او حرف می زد و همه را علیه او تحریک می کرد. یک روز در محفلی دشمن نگار، با ماهرخ یک جا بودند آنها شروع به صحبت کرده بودند و گل می,...