... کلمهی «ناپدری» مثل ضربهای در ذهن کمال چرخید، بزرگ شد، سنگین شد؛ خاطرههایش را دوباره شکافت. اما فرصت واکنش پیدا نکرد، چون ساغر جلوتر رفت و با صدایی محکم جواب داد: این به قول تو ناپدری، از توی پدر، خیلی مهربونتر بوده با اون بچه. کافیه دیگه… مام,...