تراژدی ریاست جمهوری امانوئل مکرون این است که پروژه وی برای مدرنیزهکردن نظام سیاسی فرانسه شکست خورده است. او ساختار سیاسی فرانسه را منفجر کرد با این حال، هیچ چشمانداز روشنی را در مورد اینکه قرار است چه چیزی را جایگزین کند ندارد. مسوولیت او سنگین است با این حال، وی تنها کسی نیست که باید مورد سرزنش قرار گیرد.
«زکی لادی»؛ استاد دانشگاه ساینسپو فرانسه و مشاور سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا.
«تراژدی ریاست جمهوری امانوئل مکرون این است که پروژه وی برای مدرنیزهکردن نظام سیاسی فرانسه شکست خورده است. او ساختار سیاسی فرانسه را منفجر کرد با این حال، هیچ چشمانداز روشنی را در مورد اینکه قرار است چه چیزی را جایگزین کند ندارد. مسوولیت او سنگین است با این حال، وی تنها کسی نیست که باید مورد سرزنش قرار گیرد.»
به گزارش از پراجکت سیندیکیت؛ فرانسه در مدت اخیر سیل قابل توجهی از رکوردزنی ها را به ثبت رسانده است. نخست وزیر این کشور «سباستین لکارنو» تنها ۲۴ ساعت پس از تشکیل دولت استعفا داد. موضوعی که از سال ۱۹۵۸ تاکنون، یک مساله کمسابقه و شوکهکننده است. از این رو، باید از خود بپرسیم که فرانسه براستی چطور به نقطه کنونی رسیده است؟ در زمانهای که فشارهای بازار در حال افزایش هستند و میزان بدهیهای فرانسه رو به افزایش بوده و ناپایدار است، باید از خود بپرسیم که حقیقتا در ادامه چه چیزی انتظار فرانسه را میکشد؟
برای فهم این بحران، ما باید به آغاز دوره دوم ریاست جمهوری امانوئل مکرون در سال ۲۰۲۲ برگردیم. به طور کلی، پس از انتخاب یک رئیس جمهور، انتخابات پارلمانی بعدی در فرانسه، منجر به پیروزی جریان سیاسی میشود که متحد با رئیس جمهور این کشور است و عملا قوای مقننه و مجریه در فرانسه را با هم متحد و همسو میکند.
این در حالی است که این پدیده را در سال ۲۰۲۲ مشاهده نکردیم. از این رو، در رابطه با حکمرانی در فرانسه، مکرون مجبور بود بدون اکثریت رای در پارلمان فرانسه، در کشورش سیاست های خود را با جلب رای مجلس ملی این کشور به پیش برد. البته که قانون اساسی فرانسه نیز به دولت این کشور این امکان را می دهد تا بدون رای پارلمان فرانسه، برخی قوانین را تصویب و اجرایی کند. البته تا زمانی که دولتِ نخست وزیز فرانسه سقوط نکند. لایحه اصلاحات مرتبط با قوانین بازنشستگی در فرانسه که مکرون عدم محبوبیت آن را در کشورش به عینه دید و سن بازنشستگی در فرانسه را از ۶۲ به ۶۴ سالگی افزایش می داد، به همین شیوه تصویب و اجرایی شد.
این مشکلات برای شکلدهی به اکثریت پارلمانی به نفع دولت فرانسه شاید ناچیز به نظر برسد با این حال واقعیت این است که ایجاد ائتلاف های سیاسی پایدار یک اقدام سخت در سرتاسر اتحادیه اروپا است. با این حال، این روند در فرانسه و ساختار سیاسی آن بسیار سختتر است زیرا این نظام سیاسی ماهیتی هیبریدی چه در حوزه ریاست جمهوری و چه پارلمانی دارد.
زمانی که رئیس جمهور اکثریت را در پارلمان فرانسه در اختیار داشته باشد، نظام سیاسی در فرانسه خوب کار میکند زیرا تحت تسلط رئیس جمهور است. زمانی که اکثریت پارلمانی مخالف با رئیس جمهور فرانسه باشد، نظام سیاسی همچنان به فعالیت ادامه می دهد اما این مرتبه بیش از آنکه معطوف به اولویت های رئیس جمهور باشد، متمرکز بر خواسته های پارلمان است. بدترین حالت زمانی است که اساسا اکثریتی در پارلمان فرانسه وجود ندارد. در این رابطه، پارلمان نه همسو با رئیس جمهور و نه علیه وی است.
اکنون جناح ها و جریان های سیاسی اصلی در فرانسه، به شدت چندپاره هستند. آن ها حتی در درون خود نیز یکپارچه نیستند. اکنون گروه های سیاسی در فرانسه هم معطوف به انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۷ فرانسه هستند و هم اساسا درترسیم یک تصویر روشن از آینده مشکل دارند. مکرون اگرچه وجهه بین المللی نسبتا خوبی دارد با این حال، در فهم قواعد و واقعیت سیاست کنونی فرانسه مشکل دارد. او پیش از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۷ فرانسه، در جریان هیچ انتخاباتی شرکت نکرده و پیروز نشده و هیچ سابقه ای در سطح محلی یا پارلمانی ندارد. او از بالا به مسائل نگاه می کند و توجه نمی کندکه افراد و طیف هایی وجود دارند که حتی برای کسب کمتزین میزان قدرت، وی را به چالش میکشند. اکنون اغلب حامیان سیاسی مکرون او را رد می کنند تا در آینده سیاسی خود شاهد ایجاد مشکلی نباشند.
مکرون در وضعیت فعلی در حال پرداخت بهای تصمیم فاجعهبار خود در سال ۲۰۲۴ با محوریت منحل کردن مجلس ملی فرانسه است. اقدامی که پس از انتخابات پارلمانی اتحادیه اروپا صورت گرفت. هیچ دلیلی برای این اقدام وی در آن زمان وجود نداشت. بحران کنونی فرانسه نتیجه آن تصمیم است. بحرانی که تاکنون منجر به منصوب کردن ۳ نخست وزیر در فرانسه تنها در ۱۳ ماه شده است.
مکرون با انتصاب یک نخست وزیر جدید سعی دارد تا وقت بخرد و از برگزاری انتخابات جدید جلوگیری کند. با این حال، اگر نخستوزیر جدید نیز سقوط کند و انتخابات پارلمانی هم نتواند یک روند سیاسی مشخص را ایجاد کند، فشار بر مکرون جهت استعفا به نحو فزاینده ای افزایش خواهد یافت. در بهترین حالت مکرون به فردی تبدیل می شود که قبل از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۷ فرانسه صرفا رئیس دولتی ناپایدار و شکننده خواهد بود. البته که حتی تحقق این سناریو نیز با اما و اگرهای زیادی همراه است.
برخی جدای از مکرون معتقدند که بعضی احزاب سیاسی در فرانسه نیز موجب ایجاد وضعیت بحرانی کنونی در این کشور شدهاند. تمامی این احزاب متمرکز بر انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۷ فرانسه هستند و اغلب آنها نیز خود را اکثریت میپندارند و حاضر به هیچ سازشی نیستند. آن ها حتی در سیاست های اقتصادی نیز اجماع نظر ندارند و سیاست هایی که به وضوح تاکید دارند که اگر اصلاحات جدی در فرانسه صورت نگیرد، بحران های اقتصادی و به طور خاص بحران بدهی این کشور عمیقتر خواهد شد را مورد بیتوجهی قرار می دهند.
تراژدی ریاست جمهوری امانوئل مکرون این است که پروژه وی برای مدرنیزه کردن نظام سیاسی فرانسه شکست خورده است. او ساختار سیاسی فرانسه را منفجر کرد با این حال، هیچ چشم انداز روشنی را در مورد اینکه قرار است چه چیزی را جایگزین کند ندارد. مسوولیت او سنگین است با این حال، وی تنها کسی نیست که باید مورد سرزنش قرار گیرد.
منبع خبر «خبرگزاری امین» است و پایگاه خبری _تحلیلی امین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد ( 424190 ) را همراه با ذکر موضوع به شماره 09141143384 پیامک بفرمایید.با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه پایگاه خبری _تحلیلی امین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.