این روزها با افزایش روز افزون نرخ طلا و ارز و کالاهای اساسی، کارشناسان حوزه اقتصاد معتقدند که اقتصاد هم اکنون در شرایطی بسیار خطیر قرار دارد و با ادامه این روند، خیلی زودتر از پایان سال قیمت دلار به ۲۰۰ هزار تومان خواهد رسید. به گفته آنان اقتصاد ما رها شده است و کارآمد نیست.
نسیبه پیرایش
این روزها با افزایش روز افزون نرخ طلا و ارز و کالاهای اساسی، کارشناسان حوزه اقتصاد معتقدند که اقتصاد هم اکنون در شرایطی بسیار خطیر قرار دارد و با ادامه این روند، خیلی زودتر از پایان سال قیمت دلار به ۲۰۰ هزار تومان خواهد رسید. به گفته آنان اقتصاد ما رها شده است و کارآمد نیست.
کارشناسان حوزه سیاست هم معتقدند که مدتهاست امکان تصمیمگیری از مجموعه قوا سلب شده است. تصمیمهایی اتخاذ میشود که اساساً قابلیت اجرا ندارند و کشور در وضعیت بلاتکلیفی و تعلیق به سر میبرد. معلوم نیست تصمیمگیران قصد دارند چه مسیری را انتخاب کنند، به کدام سمت بروند و چگونه میخواهند مشکلات را حل کنند. گویی مسئولان در مباحث منطقهای و بینالمللی و داخلی، چندان درکی از اوضاع ندارند. اوضاع در دولت بغرنجتر هم هست، نه تنها همه وزرای پزشکیان در قایق دولت پارو نمیزنند بلکه کسی هم سکان هدایت قایق را در دست ندارد.
کارشناسان محیط زیست هم با اشاره به آمارهای رسمی فرونشست زمین و برداشتهای بیرویه از منابع آب، هشدار میدهند که این اعداد صرفاً دادههای آماری نیستند، بلکه نشانه فروپاشی تمدنی سرزمینیاند که هزاران سال دوام آورده است. آنها از بحران بهعنوان واژهای ناکافی برای توصیف وضعیت محیطزیست ایران یاد میکنند و می گویند که ما دیگر در آستانه خطر نیستیم؛ بلکه وسط میدان تخریب ایستادهایم.
علاوه بر این هرکسی که در کوچه و خیابان، در تاکسی، اتوبوس یا مترو با مردم هم کلام شود، بهخوبی در مییابد که تا چه اندازه عصبی، ناراضی و ناامیدند. آنان چشماندازی از آینده نمیبینند و حتی سخنان بسیار تندی بر زبان میآورند. آنها معتقدند که کارها رها شده است و حتی عمدی در کار است تا آوار مشکلات بر سر مردم فرو بریزد و کشور را به سوی نابودی سوق دهند.
در مقابل دولت و حامیانش اذعان میکنند که مسلما هیچ دولتی از عیب و خطا و اشتباه و ضعف خالی نیست، ولی هیچ دولتی با هر میزان از دانش و توانایی در برابر این همه حادثههای بزرگ از جنگ گرفته تا ازدیاد تحریمها و فشارهای میدانی قادر به شقالقمر هم نیست.
در چنین شرایطی زبان از گفتن و قلم از نوشتن باز میماند. واقعیت آن است که جنگ ۱۲ روزه فرصتی فراروی مسئولان گشوده بود تا به این درک برسند که باز دارندهترین عامل تهاجم دشمن به این کشور و بزرگترین حافظ این نظام، پشتوانه مردمی است. اما با فاصله گرفتن از آن روزها، همه به تنظیمات کارخانه بازگشتند.
در شرایطی که فرصتها یکی پس از دیگری از دست میروند و هشدارها جدی گرفته نمیشوند، تنها کاری که از دستمان برمیآید نشستن و نگاه کردن است تا چه پیش آید.
منبع خبر «خبرگزاری امین» است و پایگاه خبری _تحلیلی امین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد ( 432034 ) را همراه با ذکر موضوع به شماره 09141143384 پیامک بفرمایید.با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه پایگاه خبری _تحلیلی امین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.