صبح زود بود که بیدار شدم. همانطور گیج خواب به سمت دستشویی راه افتادم تا آبی به سر و صورتم بزنم که پسرم به سرعت از کنارم رد شد و وارد دستشویی شد. چند لحظه ای گیج نگاه کردم و از حرکت دستپاچه و بچگانه او خنده ام گرفت. با لبخند به در دستشویی نگاه می کر,...