این روزها، بسیاری از مردم ترجیح می دهند به جای روزنامه، از شبکه های اجتماعی برای دنبال کردن اخبار استفاده کنند. چون هم دسترسی به آن آسان تر است و هم این تصور عمومی وجود دارد که اخبار در اینترنت قابل کنترل نیستند. مردم فکر می کنند که شبکه های اجتماعی پنجره ای است به دنیای آزاد که هرچند بارها فیلتر شده است اما هیچ وقت بسته نمانده است. رونق شبکه های اجتماعی، غالبا دلیل اصلی کسادی روزنامه ها قلمداد می شود. ولی این رویکردی خام و سطحی است. کسی در ایران روزنامه نمی خواند چون روزنامه ای برای خواندن پیدا نمی شود.
عاطفه پیرایش قهوه چی
دانشجوی دکتری فلسفه دانشگاه تبریز
این روزها، بسیاری از مردم ترجیح می دهند به جای روزنامه، از شبکه های اجتماعی برای دنبال کردن اخبار استفاده کنند. چون هم دسترسی به آن آسان تر است و هم این تصور عمومی وجود دارد که اخبار در اینترنت قابل کنترل نیستند. مردم فکر می کنند که شبکه های اجتماعی پنجره ای است به دنیای آزاد که هرچند بارها فیلتر شده است اما هیچ وقت بسته نمانده است. رونق شبکه های اجتماعی، غالبا دلیل اصلی کسادی روزنامه ها قلمداد می شود. ولی این رویکردی خام و سطحی است. کسی در ایران روزنامه نمی خواند چون روزنامه ای برای خواندن پیدا نمی شود.
در ایران، هر بخشی از حاکمیت، برای خود روزنامه ای منتشر می کند. مثلا روزنامه ی همشهری، وابسته به شهرداری تهران است. روزنامه ی جام جم، روزنامه ی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران است. روزنامه های ایران و اطلاعات متعلق به دولت هستند. روزنامه ی آگاه وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی است و …. اما روزنامه ی مستقل یعنی روزنامه ای که به هیچ ارگان و سازمانی وابسته نباشد، به ندرت پیدا می شود. آنهایی هم که هستند این روزها به تعداد بسیار کمی چاپ می شوند. مسئولان حکومتی هم عادت کرده اند که با رسانه های حکومتی مصاحبه کنند و معمولا دسته ای مشخص از اصحاب روزنامه را به نشست های خبری دعوت می کنند، نه همه را.
چاپ روزنامه از حیث اقتصادی چندان سودآور نیست، خصوصا در روزگاری که روزنامه خوان بسیار کم شده است. منبع اصلی درآمد روزنامه ها، آگهی است و پخش آگهی را وزارت ارشاد در دست گرفته است تا از توزیع ناعادلانه ی آن جلوگیری کند. سیاستی که به ضرر روزنامه های مستقل تمام شده است. سازمانهایی مانند شهرداری تهران هم که از مشتریان اصلی سفارش آگهی هستند، انجام کار را خود به عهده گرفته اند. آنها روزنامه ی خودشان را چاپ می کنند و آگهی هایشان را هم برای خودشان نگه می دارند.
هر سازمان و اداره ای یک بودجه ی فرهنگی دارد و باید از آن برای اشاعه ی فرهنگ استفاده کند اما این سازمان ها ترجیح می دهند به جای پرداختن به زمینه های اصلی فرهنگی مثل عرصه ی کتاب و روزنامه، سینما و تئاتر، موسیقی و …، از بودجه ی فرهنگی برای برگزاری سمینارهای پر زرق و برق استفاده کنند. سمینارها ضیافتهایی بزرگ با دسته ای محدود از میهمان ها به صرف ناهار و پذیرایی هستند که در آن مسئولان جمع می شوند تا برای یکدیگر سخنرانی کنند. اما چنین جشن هایی چه فایده ای می تواند به حال جامعه ی ما داشته باشد؟
این سازمان ها در مقابل، برای صرفه جویی در هزینه ها از پول هدر دادن در سایر عرصه های فرهنگی خودداری می کنند و بعد تقصیر را به گردن ایرانی جماعت می اندازند که سرانه ی مطالعه اش پایین است و اگر جلویش روزنامه بگذاری، نمی داند باید با آن چه کار کند. اما کسی جلوی شما روزنامه نمی گذارد. در بانک ها، اداره های دولتی، اتوبوس ها و متروهای شهری، ایستگاهها، قطارها و هواپیماها، راهروهای دادگاه ها، بیمارستان ها و درمانگاهها، سالنهای انتظار و هیچ جای دیگری، روزنامه ای برای خواندن پیدا نمی شود. در سایر نقاط جهان روال کار بر عکس است. امروزه در بسیاری از کشورها، جهت ترویج فرهنگ مطالعه، کالاهای فرهنگی مانند روزنامه ها و کتابها به سهولت در دسترس مردم قرار می گیرند.
در هر حال، مردم هم به این نتیجه رسیده اند که نیازی به روزنامه خواندن ندارند و اصلا روزنامه ی به درد بخوری هم پیدا نمی شود. روزنامه ای به درد بخور است که صادق باشد یعنی خبرهایش واقعی باشد و اخبار را از ترس توبیخ سانسور نکند و وقت خود را هم با نشر خبرهای تکراری از سخنرانی های بی معنی مسئولان تلف نکند. روزنامه ای که وانمود نکند هیچ مشکلی در این مملکت وجود ندارد و به جای آن از درد ملت بگوید. البته روزنامه هایی در ایران هستند که رویکردی انتقادی به مسائل دارند. منتها این روزنامه ها، غالبا وابسته به یک جناح سیاسی یا جناح مقابل آن هستند. منظورم همان دو جناح سیاسی است که در ایران به طور رسمی اجازه ی وجود داشتن دریافت کرده اند و هر کسی که فعالیت سیاسی می کند باید زیر بیرق یکی از این دو برود. این روزنامه ها از قدیم الایام درگیر جنگ های جناحی بوده اند که زمانی رونقی داشت و حالا لوس شده است. به خاطر همین این دو جناح متخاصم در حال حاضر درگیر چالشی مشترک هستند: اینکه از این وضعیت دو قطبی فراتر بروند تا بتوانند مردم را دوباره سر ذوق بیاورند.
روزنامه های مستقل که دغدغه هایشان صرفا ناظر به یک حزب یا جناح نیست و دیدی وسیع تر به امور دارند، نمی توانند چندان صادق باشند و اخبار واقعی کشور را منعکس کنند، به همان دلیلی که می دانید. شاید تضعیف روزنامه های مستقل به عمد صورت گرفته است تا خواننده ای نداشته باشند که از آن به مثابه ی اهرم قدرت استفاده کنند. کافی است آب باریکه ی روزنامه های بی مخاطب بسته شود، تا هوس خام انتقاد از اوضاع از سرشان بپرد. از طرف دیگر، این خود مطبوعات هستند که مورد نقد واقع می شوند که عادت کرده اند فقط بدی ها را ببینند گویی که هیچ اتفاق خوبی در این دنیا نمی افتد. اما اگر در جامعه ای وضعی پیش بیاید که نشود از چیزی انتقاد کرد، نمی توان از چیزی هم تمجید کرد در این حالت، اگر کسی هم از چیزی تمجید کرد، این کارش بی مورد نیست و هزینه اش از پیش پرداخت شده است. البته در مرام روزنامه نگاری، این کار آن قدرها هم بد نیست اما مشکل این نیست که این روزها نه تنها کسی برای اینکه مورد تمجید واقع شود، کار قابل تمجیدی نمی کند بلکه حتی برای تمجید شدن دست به خرج هم نمی شود. با حساب همه ی این موارد، مردم حق دارند شبکه های اجتماعی را به روزنامه های رسمی ترجیح بدهند چون اخبار در این رسانه، آزادانه پخش می شود و کسی نمی تواند جلوی آگاه شدن مردم را بگیرد. یا حداقل مردم چنین فکر می کنند. ولی با پیشرفت تکنولوژی ابزارهای کنترل هم پیشرفت می کنند و فیلتر اینترنت صرفا یک چشمه از آن است. فیلتر باعث می شود که در روزهای مهم، هیچ کس هیچ خبری از اینکه دقیقا دارد چه اتفاقی می افتد، نداشته باشد. حتی همین الان هم کسی خبر چندانی از اوضاع مملکت ندارد. با تضعیف مطبوعات، تولید محتوای خبری واقعی کاهش یافته است. اخبار فقط همان چیزی را منعکس می کنند که مسئولان امر می گویند و جو عمومی جامعه ی امروز ما، نمی تواند به این اخبار اعتماد کند. به همین دلیل، بسیاری از مردم رغبتی برای دنبال کردن اخبار داخلی ندارند. گویا ما فقط می دانیم که اوضاع خراب است و ما ناراضی هستیم و همه چیز مدام بدتر می شود. در سایه ی این رویکرد بدبینانه، خبرهای مهم و درست دفن می شوند و کسی از آنها مطلع نمی شود.
آنچه روزنامه ها و رسانه های خبری داخلی عرضه می کنند، خواهانی در میان مردم ندارد و آنچه مردم خواهانش هستند، هیچ کجای ایران پیدا نمی شود. رسانه های داخلی هم که در شبکه های مجازی فعالیت می کنند، به اندازه روزنامه های چاپی کنترل می شوند. بسیاری بر این باورند که رسانه های خارج از ایران، می توانند اخبار واقعی را منتشر کنند اما واقعیت این است که رسانه های خارجی ناتوان از ارائه ی تصویری صحیح از اوضاع ایران هستند. بسیاری از مواقع می بینیم که این رسانه ها مجبور می شوند به گزارش های مردمی به مثابه ی خبر اکتفا کنند. و این گزارش ها هم بالطبع نمی توانند حاوی اطلاعات چندانی باشند. البته انکار نمی کنم که گاهی اوقات اخبار واقعی هم در اینترنت پخش می شود ولی با اکتفا کردن به شبکه های اجتماعی به مثابه ی منبع خبر، ما فقط از آن چیزهایی خبردار می شویم که وایرال شده اند، و معمولا هم خبرها دیر به گوشمان می رسند. همه ی ما هر روز به شبکه های اجتماعی سر می زنیم اما ما همه ی محتوایی که در این شبکه ها پخش می شود را نمی بینیم. محتوایی که دنبال می کنیم، صرفا محدود به حوزه های علاقه مندی های خودمان است و در این حوزه ی محدود هم صرفا مطالبی به ما می رسند که بیشتر از همه دیده شده اند. گاهی هم یک محتوا وایرال می شود و سر از گوشی همه ی ما در می آورد. هر چند گمان می کنیم اینترنت خبرها را سریع تر منتقل می کند اما زمان می برد تا یک خبر، به خودی خود و بدون دخالت سایر عوامل، به قدر کافی وایرال شود.واقعیت این است که اخبار آزادانه به ما نمی رسند، بلکه جناحی یا حزبی یا اپوزیسیونی وجود دارد که آن را برای شما برجسته می کند. در این حالت، مخاطب هرچند احساس آزادی می کند، اما در واقع به نفع یک دسته یا دسته ای دیگر راهبری می شود. همان قضیه ی چوپان و گله.
اما اگر روزنامه های مستقل اخبار واقعی را منتشر کنند، به جای اینکه به مردم بگویند باید چگونه فکر کنند، و مردم اخبار را خود فعالانه و به صورت مستقل دنبال کنند، جریانی به کلی متفاوت ایجاد خواهد شد. ما باید بپذیریم که وجود رسانه های مستقل در جامعه ی ما ضروری است، چه در قالب روزنامه های چاپی و چه به شکل روزنامه های دیجیتالی. با حمایت از روزنامه های مستقل، ما از جریان آزاد اطلاعات در ایران حمایت می کنیم. به همین خاطر، ما امیدواریم که مردم ایران بار دیگر به روزنامه خوانی روی بیاورند و بر این باوریم که چنین اتفاقی می تواند واقعا آینده ای بهتر بسازد.
منبع خبر «خبرگزاری امین» است و پایگاه خبری _تحلیلی امین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد ( 425009 ) را همراه با ذکر موضوع به شماره 09141143384 پیامک بفرمایید.با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه پایگاه خبری _تحلیلی امین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.