پس از شهادت سید حسن نصراله دبیرکل حزباله لبنان و در شرایطی که اسرائیل بیش از هر زمانی برای ورود نظامی به خاک لبنان آماده می شود، مهم ترین سوالی که افکارعمومی را به خود مشغول کرده این است که در این موقعیت چه باید کرد؟ در داخل کشور، در حالی که دعوا بر سر شرکت و عدم شرکت در جنگ بالا گرفته است اما کارشناسان خارجی بر این باورند که ایران وارد جنگ نخواهد شد.
نسیبه پیرایش
عباس عراقچی وزیر امور خارجه کشورمان گفته: «در وضعیت هشدار به سر میبریم، هر لحظه هر احتمالی ممکن است؛ همه به خطر بروز یک جنگ تمام عیار در منطقه معترف و نگرانیم.»
وی افزود: «هیچ آیندهای برای رژیم صهیونیستی با این کاری که انجام داد در منطقه و غزه و لبنان، در منطقه متصور نیست به هیچ وجه روی آرامش را نخواهد دید؛ نتیجه طبیعی این اقدام این است که زوال رژیم صهیونیستی را تسریع کرد.»
وزیر خارجه تاکید کرد: «همه به خطر بروز یک جنگ تمام عیار در منطقه معترف و نسبت به آن نگران هستند. این یک تهدید بزرگ برای منطقه است. واقعا در وضعیت هشدار به سر میبریم. کشورهای منطقه و فراتر از منطقه باید بدانند وضعیت بسیار خطیر هست و هر لحظه هر احتمالی ممکن است.»
رویداد ۲۴ در گزارشی نوشت: انفجارها در بیروت رخ میدهد، اما سایه جنگ تا بالای سرما رسیده و این وضعیت حساستر از آن است که جایی برای تندروی و هایوهویهای بیجا باقی بماند. با این حال برخی تندروها – از غلامرضا قاسمیان گرفته تا تلویزیون تحت مدیریت جبلی و … – اصرار دارند که زودتر از مسئولان و تصمیم گیرندگان اصلی مارش جنگ را بزنند.
این در حالی است که مقامات عالی هنوز تصمیم در این باره اتخاذ یا حداقل اعلام نکردهاند؛ لذا نباید در رسانهها با اتکا به نامه یک امام جمعه از اعزام نیرو به لبنان گفت و مارش جنگ زد. مقامات مسئول از رئیس جمهور گرفته تا وزیر خارجه و دیگران مواضع مشخص و روشنی در قبال جنایتهای رژیم صهیونیستی دارند. از دیروز تا حالا نیز بار دیگر اقدامات صورت گرفته در لبنان را به شدت محکوم کرده و خواهان پیگیری جهانی برای کنترل رژیم اسرائیل شدهاند. در عین حال شاهد تاکیدات بسیار بر همراهی و همصدایی با مردم لبنان هستیم. این همراهی البته چنانچه تصمیمی در سطح کلان نظام اتخاذ شود، حتما وارد سطوح دیگری خواهد شد. تا آن زمان، اما باید صبر کرد و اجازه داد که مسئولان از مسیر درست و با در نظر گرفتن حساسیت شرایط مسائل را پیگیری کنند.»
اما روزنامه کیهان نوشت: «در علم روابط بینالملل، یکی از معروفترین جملات و کلید واژهها به این شرح است، «اگر صلح میخواهی آماده جنگ باش» این جمله اساس منطق بازدارندگی به عنوان مهمترین عامل در دفاع از منافع فرد، گروه و کشور را شکل میدهد. در طی هفتههای اخیر، برخی از افراد ناآگاه و در روزهای گذشته، برخی از افراد پرحاشیه، همچون یکی از نمایندگان سابق مجلس[حشمت الله فلاحت پیشه] که سابقا ریاست کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی را نیز برعهده داشته است، با تکیه بر کلیدواژه خائنانه «تله جنگ» سعی در تاثیرگذاری بر افکار عمومی و همچنین تصمیم مسئولین دارند. نتیجه این کلیدواژه خیانتآمیز از سوی هر فردی، گستاخی بیشتر و گام به گام اسرائیل و آمریکا و ضربات متعدد به بازدارندگی و امنیت ایران است.»
و علی ربیعی هم توصیه کرد: «رژیم اسرائیل که سالهاست در تلاش است پای ایران را به جنگی یک طرفه با قدرتهای جهانی بکشاند، ما را در شرایط ویژهای قرار داده است. چه آن که رهبران آن رژیم غیرانسانی میدانند که صلح و آرامش در ایران و با ایران، برای اسرائیل راهی جز انزوا باقی نمیگذارد. یادمان هست رژیم اسرائیل چنان به دنبال عدم موفقیت توافق هستهای ایران بود که حتی حضور موفق ایران در صلح منطقه را تهدیدی برای خود میدانست و در این چند سال نیز با اقدامات سیاه خود، در صدد گشودن درهایی از جهنم ناامنی در منطقه است. زرسالاران و نفت سالاران آمریکایی نیز در پیوستگی با صهیونیستها، خواهان این اتفاق هستند. در این موقعیت چه باید کرد؟
کدام روش به نفع ایر ان و عزت این مرزو بوم است؟
به اعتقاد من، ایران نیازمند دو عمل برای عبور از این بحرانهاست. نخست آنکه با اتکا به وفاق، باید یک انسجام درونی را در کشور دنبال کرد. در جامعه، باید وفاقی بزرگ صورت گیرد، به نحوی که هر تصمیمی پشتوانهای قوی و همگانی داشته باشد. در دولت جدید با نظریه وفاق، نخبگان جامعه میتوانند این مسیر را هموار کنند. وفاق بزرگ، بزرگترین بازدارندگی ماست.
اقدام دوم، ایستادن همه در پای تصمیمی است که با محوریت رهبری اتخاذ میشود. متاسفانه در رسانه رسمی یا افرادی که مسئولیتی در قبال کشور و جامعه برای خود نمیبینند با اظهار نظرهایشان، جامعه را به پراکندگی و عدم انسجام سوق میدهند. یادمان نرود که بزرگترین دشمن ما جدایی درون ملت ماست.»
و اما از میان رسانههای خارجی واشنگتن پست نوشت: «در ۱۱ ماهی که از افزایش حملات حزبالله به اسرائیل میگذرد – حرکتی در حمایت از حماس در غزه – این گروه، سنگینترین تلفات تاریخ چهار دههای خود را تجربه کرده است. رهبری آن نابود شده، مهماتش تخریب شده و سامانه ارتباطاتی اش با حملاتی که هفته گذشته با تبدیل پیجرها و رادیوها به بمب انجام شد، به خطر افتاده است. اما در حالی که ایران حمایت لفظی ارائه کرده، در مبارزه شرکت نکرده است.
حزبالله که در دهه ۱۹۸۰ تأسیس شد، از یک جنبش شورشی در منطقه کوهستانی جنوب لبنان به قدرتمندترین نیروی مسلح کشور تبدیل شده است. بخش زیادی از این رشد را مدیون حمایتهای چندین دههای ایران است.
یکی از دلایلی که تحلیلگران باور دارند که ایران حزبالله را رها نخواهد کرد، حتی اگر مستقیماً در این جنگ دخالت نکند، رابطهی دیرپا میان آنهاست.
سامی نادر، مدیر مؤسسه علوم سیاسی دانشگاه سنت جوزف در بیروت می گوید: “این، سه دهه سرمایهگذاری است. ایران در اولین فرصت، حزبالله را قربانی نخواهد کرد.” ایران در سال ۲۰۰۶ نیز مستقیماً با اسرائیل درگیر نشد، زمانی که جنگ ویرانگری با حزبالله در جریان بود. اما پس از آن جنگ به بازسازی و مسلح کردن مجدد این گروه کمک کرد و احتمالاً این بار نیز همین کار را خواهد کرد، با اتکا به توانایی حزبالله برای بازگشت به شرایط عادی، همانطور که در گذشته نیز اینگونه بوده است.»
منبع خبر «خبرگزاری امین» است و پایگاه خبری _تحلیلی امین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد ( 356733 ) را همراه با ذکر موضوع به شماره 09141143384 پیامک بفرمایید.با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه پایگاه خبری _تحلیلی امین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.