در هفتهای که گذشت اگرچه ماجرای تصادف فرزند علی نیکزاد، نایب رئیس مجلس، با یک افسر پلیس و مجروح کردن او، تحت تاثیر انتخابات هیات رئیسه مجلس و حواشی قاسمیان در عربستان و رونمایی سپاه فومن از جهنم و حتی اظهارات بیرانوند درباره وضعیت تحصیلیاش قرار گرفت، اما واکنشها به این ماجرا تا حدی بود که پس از یک هفته جناب نماینده را وادار به عذرخواهی کند.
نسیبه پیرایش
در هفتهای که گذشت اگرچه ماجرای تصادف فرزند علی نیکزاد، نایب رئیس مجلس، با یک افسر پلیس و مجروح کردن او، تحت تاثیر انتخابات هیات رئیسه مجلس و حواشی قاسمیان در عربستان و رونمایی سپاه فومن از جهنم و حتی اظهارات بیرانوند درباره وضعیت تحصیلیاش قرار گرفت، اما واکنشها به این ماجرا تا حدی بود که پس از یک هفته جناب نماینده را وادار به عذرخواهی کند.
آنطور که رسانهها نوشتند، محمدحسن نیکزاد فرزند علی نیکزاد، صبح یکشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۴، در میدان ونک تهران با خودروی شخصی در خط ویژه، سرهنگ خیشه، افسر پلیس راهور، را زیر گرفت و متواری شد!
پلیس در اولین واکنش خود به این ماجرا اعلام کرد که در خیابان منتهی به ضلع غربیِ میدان ونک یکدستگاه خودرو با احدی از پرسنل راهور تصادف؛ که دچار مصدومیت جزئی شده و توسط راننده خودرو به مرکز درمانی منتقل و مداوا گردید.
به گفته رئیس منطقه ۳ پلیس راهور تهران بزرگ، در بررسی به عمل آمده و مختصات کروکیِ تصادف؛ سانحه در مسیر خط ویژه اتوبوسهای شهری رخ نداده است. همچنین خودرو برای انجام فرایندهای اداری و اقدامات تکمیلی به پارکینگ منتقل شده است.
در جزئیات این تصادف هولناک آمده است: در حالی که با خودروی شخصی در خط ویژه تردد میکرد، با سرهنگ خیشه، افسر پلیس راهنمایی و رانندگی که مشغول انجام وظیفه بود، برخورد کرد. این افسر بر اثر شدت جراحات به بیمارستان ولیعصر تهران منتقل شد و اکنون در شرایط بحرانی به سر میبرد.
گفته میشود که آقازاده جوان بدون لحظهای درنگ یا تلاش برای کمک به مصدوم، با سرعت از محل گریخته است!
این حادثه که یادآور جنجال عنابستانی است، بار دیگر مساله سوءاستفاده از قدرت و قانونگریزی مسئولان و فرزندانشان را برای افکار عمومی پررنگ کرده است.
روزنامه جمهوری اسلامی نوشته: «این بار نه نماینده که نماینده زاده دسته گل به آب داد. اما آبرو از نمایندگی برد. واقعا چه میشود که برخیها فکر میکنند چون مقام دارند و یا فرزند مقامدار هستند، حق دارند هر باطلی را مرتکب شوند؟ چرا کسانی که وجودشان بار است بر شانه کشور و نظام نباید زمین گذاشته شوند؟ یک بار اگر بشود ماجرا را تا احقاق حق ادامه داد، برای همیشه میشود ضربالمثل برای همه تا حدِ خود را بفهمند و پا روی مرز قانون نگذارند.»
محمد مهاجری هم نوشت: «از روزحادثه تا کنون با اینکه که رسانههای متعدد به موضوع پرداخته اند، نه از دیوار صدایی در آمده نه از نایب رئیس مجلس. خب طبیعی است که انتظار نداشته باشیم او معذرت خواهی و ابراز تاسف کند و بطور علنی از افسر پلیس عذر بخواهد اما حتی دریغ از یک توضیح دوسطری. بدتر اینکه سیستم اطلاعرسانی مجلس هم در این زمینه مصلحتا لال شده است. تعجب آور است که فرماندهی محترم پلیس کشور نیز مهر سکوت برلب زده . واقعا ملاحظه چه کسی را میکنند و چرا اعتبار نیروی انتظامی مملکت باید خرج یک آقازاده شود؟ به کدام توجیه سرمایه اجتماعی پلیس که همان اعتماد عمومی است باید زیر پای یک نماینده مجلس و فرزندش له شود؟ در جمهوری اسلامی اگر تساهل و تسامحی هست باید در حق شهروندان عادی اعمال شود نه مسئولان و آقازاده هایشان. این را می فهمم که گناه فرزند را نباید به حساب پدر نوشت اما این در مورد مردم عادی صادق است. دو فرزند معاون اول سابق قوه قضاییه تخلف کردند، پدرشان استعفا داد. حالا هم نایب رئیس مجلس برای مجروح شدن یک پلیس توسط فرزندش باید پوزش بخواهد، توضیح بدهد و درباره آینده شغلی خود تصمیم بگیرد که بماند یا برود؟»
و روزنامه شرق نوشت: «اگر گزارش تصادف درست باشد، نشانۀ آن است که مجلس پیشرفت چشمگیری داشته. از سیلی نمایندهای به نام عنابستانی به یک سرباز و عدم برخورد جدی با او رسیده است به رانندگی ناهنجار و تصادف فرزند یک نمایندۀ دیگر به نام علی نیکزاد با یک سرهنگ راهور و لاپوشانی ماجرا به خاطر نفوذ آن نماینده. پیشرفت چنین مجلسی این گونه میشود. اما اگر ادعای آن منبع نزدیک به علی نیکزاد، که خواسته او را مبرا کند درست باشد، باز هم با پدیدۀ فاجعه آمیز دیگری روبروئیم. حرف او به معنای این است که کار رقابت سیاسی در مجلس به آنجا کشیده است که برای خراب کردن یکدیگر به این سادگی دروغ میگویند تهمت میزنند و شایعه میسازند و در رسانهها منتشر میکنند. هر کدام از این روایتها درست باشند نتیجۀ یکی است: یک مجلس قانونگذاری که خودش از قانون و اخلاق گریزان است.»
در نهایت باید گفت حوادثی از این دست نه تقصیر نماینده است و نه تقصیر مجلس. مقصر سیستمی است که امکان بالا آمدن و تصاحب صندلی نمایندگی مردم ایران را به چنین افرادی میدهد. افرادی که با کاهش شدید مشارکت مردم به دلیل رد صلاحیتهای گسترده، بر صندلی نمایندگی تکیه بزنند، مجلسی را رقم خواهند زد که از آن فقط نامی باقی مانده است. کافی است نگاهی به نطقها و تذکراتی بیاندازید که در همین یک سالی که از عمر مجلس دوازدهم گذشته، ایراد شدهاند و سطح نازل سواد و فهم سیاسی نمایندگان را ببینید. حضیض این درک را میتوان در استیضاح وزیر پیشین اقتصاد جستوجو کرد.
منبع خبر «خبرگزاری امین» است و پایگاه خبری _تحلیلی امین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد ( 410853 ) را همراه با ذکر موضوع به شماره 09141143384 پیامک بفرمایید.با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه پایگاه خبری _تحلیلی امین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.