نمی خواستم به این مهمانی بروم به خاطر کسی که همیشه به من احساس احمق بودن می داد.
سعیده پیرایش
نمی خواستم به این مهمانی بروم به خاطر کسی که همیشه به من احساس احمق بودن می داد.
هر وقت که موفقیتی داشتم و به من این حس را می داد که این موفقیت بسیار کوچک و به درد نخور است. هر وقت چیز تازه ای می خریدم زیاد هم خوشگل نبود و یا جای دیگر ارزان ترش هست و یا این که به من نمی آید.
هیچ وقت او را درک نمی کردم. همیشه در مهمانی ها دنبال من می گردد و بعد با حرفهایش احساس بدی را به من منتقل می کند.
وقتی به زندگی او دقت می کنم چیزی کم ندارد. از هر چیزی که من دارم او هم دارد حالا به یک نوع دیگر. ولی این طور نیست که او بسیار عقب تر از من باشد و بخواهد حسودی ام را بکند. وقتی به خانه جدید اسباب کشی کردم او خبر نداشت و تازگی فهمیده است. بنا براین در تمام فرصت هایی که با هم هستیم حرف را به این سمت می کشاند و بعد با قیافه ای عصبانی رویش را برمی گرداند و تا اخر سعی می کند با نیش زبان من را آزرده کند. هنوز خانه جدیدم را ندیده برای همین خیلی کنجکاو است.
دفعه پیش از خانه ام بد گفتم. شروع کردم به گفتن این که این خانه پر از سوسک است و می ترسم که موش هم داشته باشد و باید سمپاشی بکنم و … .
بعد از شنیدن این حرفها شروع کرد به شوخی و خنده. انتظار این واکنش را داشتم. ولی هنوز هم دلم نمی خواهد دوباره او را ببینم.
فقط برای خودم متاسفم که مدتها او را دوست خود می پنداشتم و برایش در دوستی کوتاهی نکردم. گرچه این حرف هم درست است که از کوزه همان برون تراود که در اوست.
منبع خبر «خبرگزاری امین» است و پایگاه خبری _تحلیلی امین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد ( 415102 ) را همراه با ذکر موضوع به شماره 09141143384 پیامک بفرمایید.با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه پایگاه خبری _تحلیلی امین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.