چند روزی از توقف حملات رژیم غاصب صهیونیستی به کشورمان گذشته اما همچنان همه چیز برای ایرانیان در هالهای از ابهام قرار دارد. اینکه چطور شد که در بحبوحه مذاکرات، هدف حمله وحشیانه دو قدرت نظامی بزرگ جهان قرار گرفتیم و بخش قابل توجهی از نخبگان نظامی، امنیتی، هستهای و حتی شمار زیادی از غیرنظامیان را از دست دادیم؟
نسیبه پیرایش
چند روزی از توقف حملات رژیم غاصب صهیونیستی به کشورمان گذشته اما همچنان همه چیز برای ایرانیان در هالهای از ابهام قرار دارد. اینکه چطور شد که در بحبوحه مذاکرات، هدف حمله وحشیانه دو قدرت نظامی بزرگ جهان قرار گرفتیم و بخش قابل توجهی از نخبگان نظامی، امنیتی، هستهای و حتی شمار زیادی از غیرنظامیان را از دست دادیم؟
چندین روز از توقف آن روند نگرانکننده سپری شده اما هنوز هم آمار و اطلاعات روشنی در مورد شهدا و مجروحین نداریم؟ نمی دانیم آیا مسئولان امر، باگهای امنیتی، مشکلات سیاسی و نواقص را فهمیدهاند یا نه؟ اگر فهمیدهاند؛ چرا بخشی از آن را با ما مردم در میان نمیگذارند؟ و هنوز از زبان هیچکدام از مقامات نظامی، انتظامی، امنیتی و سیاسی، تحلیل و ارزیابی روشنی دربارهی وضعیت فعلی کشور به مردم ارائه نشده است. حتی نمیدانیم آیا آتشبسی که در آن به سر میبریم موقتی است یا دائمی؟ اما تا دلتان بخواهد شاهد اظهارات متفاوت و ضد و نقیض درباره جنگ و آینده آن هستیم و نمیدانیم که چه حرفی را باید از چه زبانی باور کنیم؟
مثلا برخی مسوولان به گونهای از دور بعدی جنگ حرف میزنند که گویی از یک امر عادی و طبیعی مثل احتمال وزش باد یا وارونگی هوا خبر میدهند! و بر این اساس رجزخوانی میکنند و خط و نشان میکشند! نه تنها به دشمن بلکه با مخالفانشان در داخل هم.
احمد زیدآبادی نوشت: «متأسفانه جهتگیری متضاد نیروهای ذینفوذ در کشور، امکان هر نوع سیاست روشن و مشخص و قاطع را سلب کرده و جای آن را شرم و تعارف و دفعالوقت گرفته است! این بلاتکلیفی و تعلیق، به برخی افراد و محافلِ از هر جهت ناآگاه به تمام اصول و قواعد زمامداری، فرصت داده است تا یاوههای مسلم و بدیهی را تحت عنوان رهنمود سیاسی مطرح کنند و با تسلط بر فضای تبلیغاتی کشور، هر توصیه و راهحل عملی و واقعبینانه برای عبور کشور از این گردنهٔ تاریخی را به اتهام خیانتکاری آلوده سازند و مانع طرح آن شوند.پیش از این بارها نوشتهام که سیاست سرشتی تراژیک دارد و گاه این سرشت به غلیظترین شکل خود ظاهر میشود. این اتفاق هم اکنون در کشور ما رخ داده است.
زمامداران بین خیر و شر مخیر نیستند. به ناچار از بین شرور مختلف، آن را که زیان کمتری برای ایران دارد، باید انتخاب کنند. برای شناخت این موضوع همهٔ احتمالات و سناریوها باید بدون ملاحظه و در کمال صداقت مطرح شود و آزادانه مورد بحث و بررسی قرار گیرد تا عموم مردم بدانند که کشور با چه گزینههای ممکنی روبروست و عواقب هر یک از آنها چیست تا بلکه اجماعی ملی در بارهٔ یک انتخاب مشخص صورت گیرد. روال فعلی اما عکس این روند ضروری است.»
در مقابل برخی با اذعان به ضربات سخت موشکی که ایران به اسرائیل وارد کرده، وقوع دوباره جنگ را بعید میدانند و معتقدند که امریکا و اسرائیل آزمون قبلی را دوباره تکرار نخواهند کرد.
ماشاالله شمسالواعظین میگوید: «اطلاعاتی که در حال حاضر در عرصه جهانی وجود دارد، نشان میدهد اسراییل ضربه سختی از قدرت موشکی ایران خورده است. در واقع هیبت اسراییل و هیمنه آنها پس از حمله ایران شکسته است. من نظامی نیستم اما دادههایی که در رسانههای جهانی وجود دارد میگوید که مقامات اسراییلی از قدرت موشکهای ایرانی بهت زدهاند.
به ویژه موشکهای آخری ایران بسیار دهشتناک بوده است. به خصوص موشک خیبرشکن۲ آسیب جدی به هیبت سیستمهای دفاعی حاضر در اسراییل رسانده است. اسراییلیها البته ادعا میکنند ۷۶ درصد موشکهای ایرانی را رهگیری و منهدم کردهاند! حتی با قبول این ادعا، فرض کنید اگر قرار بود کل موشکهای ایران به زمین برخورد کنند، چه جهنمی در انتظار اسراییل بود. اسراییل تا زمان برطرف کردن این عیوب بعید است در کوتاهمدت به ایران حمله کند.»
برخی هم معتقدند که ایران برای عبور از این وضعیت، نیازمند حفظ سطح بالایی از بازدارندگی، همراه با هوشمندی در انتخاب زمان و ابزارهای مناسب دیپلماتیک است.
در این باره نصرتالله تاجیک نوشت: «در راستای ارزیابی این مساله که چقدر احتمال دارد آتشبس کنونی نقض شود باید گفت این احتمال وجود دارد و منتفی نیست و البته به عوامل متعددی وابسته است. نه تنها ایران و اسراییل بلکه امریکا و دیگر بازیگران منطقهای و فرامنطقهای نیز میتوانند در نقض یا تداوم آتشبس نقشآفرین باشند. در واقع، تداوم آتشبس تنها در صورتی میسر خواهد بود که کشور ما از قدرت بازدارندگی کافی برخوردار باشد؛ هم در سطح نظامی و هم به ویژه در سطح سیاسی و اجتماعی. آن چه امروز بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد، انسجام داخلی است. حاکمیت، با تکیه بر ابزارهای در اختیار خود، میتواند زمینهساز این انسجام شود. مسائلی که موجب دلسردی بخشی از جامعه نسبت به حاکمیت شده، مشخصاند و با اقدامات ساده و سریع میتوان آنها را برطرف کرد.»
در این میان اما آنچه که مسلم است این است که تا زمانی که درک روشنی از آن بزنگاه غریب دوازده روزه و آسیبها و لطمات آن مدت نداشته باشیم، دربارهی دوران آتی هم نمیتوان تصور و برنامه و استراتژی روشنی داشت. بار این مسئولیت اکنون بیش از پیش بر عهده حکومت است تا با آگاهی بخشی به مردم در جهت کم کردن آلام و نگرانی های آنها و جلب رضایتشان گام بردارد.
منبع خبر «خبرگزاری امین» است و پایگاه خبری _تحلیلی امین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد ( 413591 ) را همراه با ذکر موضوع به شماره 09141143384 پیامک بفرمایید.با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه پایگاه خبری _تحلیلی امین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.