قطار بهینهسازی انرژی بالاخره به حرکت درآمد؛ با اجرای طرح «کارور گاز» و تشکیل «سازمان بهینهسازی مصرف انرژی»، ایران گام بزرگی بهسوی پایان دوران هدررفت گاز و آغاز عصر صرفهجویی هوشمند برداشت.
در میانه تابستان ۱۴۰۴ و در بحبوحهی نگرانیهای فزاینده از ناترازی گاز در کشور، به نظر میرسد قطار سیاستگذاری در حوزه انرژی سرانجام از تمرکز صرف بر افزایش تولید فاصله گرفته و با دو اقدام کلیدی، ریلگذاری برای بهینهسازی مصرف را با جدیت آغاز کرده است.
تصویب طرح «کارور گاز» در هیئت وزیران و تشکیل «سازمان بهینهسازی مصرف انرژی»، دو بال یک پرندهاند که اگر به درستی به پرواز درآیند، میتوانند کشور را از چالش مزمن هدررفت عظیم انرژی که به مثابه ریختن آب در سطلی سوراخ است، نجات دهند.
داستان شرکتهای خدمات انرژی (ESCO) در جهان، داستانی از تبدیل بحران به فرصت است. پس از شوک نفتی ۱۹۷۳، سیاستمداران غربی به این درک راهبردی رسیدند که امنیت انرژی تنها در افزایش عرضه خلاصه نمیشود، بلکه بهینهسازی تقاضا، ستون حیاتی آن است. از دل همین تفکر، مدل کسبوکار هوشمندانهای به نام ESCO پیگیری شد؛ شرکتهایی که نه فقط مشاوره، که «صرفهجویی» را تضمین میکنند و سود خود را از محل همین انرژی صرفهجوییشده به دست میآورند. با این حال، این مفهوم که نزدیک به نیم قرن در اقتصادهای توسعهیافته به بلوغ رسیده، در ایران با وجود شروع فعالیت اولین شرکتها از سال ۱۳۷۳، تا پیش از تابستان ۱۴۰۴ در حاشیهای از کمتوجهی باقی مانده بود.
قیمتهای پایین حاملهای انرژی، انگیزه اقتصادی را برای ورود بخش خصوصی به این حوزه از بین برده بود و تاکید سیاستگذاران همواره بر راهحل پرهزینه و ناپایدار «افزایش تولید» بود.
اما اکنون، زنگ خطر ناترازی شدید گاز، آنچنان به صدا درآمده که دیگر نمیتوان آن را نادیده گرفت. در شرایطی که شدت مصرف انرژی در ایران بیشتر از میانگین جهانی است، تاکید صرف بر افزایش تولید، بدون بستن منافذ این سطل سوراخ، راه به جایی نخواهد برد.
«کارور گاز»؛ عبور از چالش «خط پایه» با کنتور هوشمند تصویب طرح «کارور گاز» در هیئت وزیران، نقطه عطفی در این مسیر است. این طرح با درس گرفتن از شکستهای گذشته، مکانیزم بازار را به خدمت بهینهسازی درمیآورد.
آنطور که مالک شریعتی، عضو کمیسیون انرژی مجلس، تشریح کرد: بزرگترین مانع تاریخی طرحهای بهینهسازی، توافق بر سر «خط پایه» یا میزان مصرف اولیه بوده است. محاسبه دقیق صرفهجویی همواره به دلیل همین ابهام، محل اختلاف و شکست طرحها بود.
طرح «کارور گاز» با یک نوآوری کلیدی این مانع را دور میزند. به جای اندازهگیری مصرف تکتک خانوارها، یک شرکت کارور، کنتور هوشمندی را در ابتدای یک منطقه یا بلوک شهری نصب میکند. پس از اجرای طرح (مانند تعویض هزاران بخاری فرسوده با نمونههای با بازدهی بالا در همان منطقه)، کاهش مصرف کل آن بلوک به صورت قطعی و غیرقابل انکار توسط همان کنتور ثبت میشود. این دادهی شفاف و قابل راستیآزمایی، اساس محاسبهی میزان صرفهجویی است. این گاز صرفهجوییشده، که به گفته کارشناسان حکم تولید یک «نیروگاه مجازی» را دارد، به دارایی جدیدی به نام «گواهی صرفهجویی انرژی» تبدیل میشود. کارور گاز به عنوان سرمایهگذار بخش خصوصی، این گواهی را در بازار بورس انرژی به فروش میرساند.
خریداران اصلی این گواهیها، صنایع انرژیبری هستند که در فصول سرد با محدودیت سوخت مواجه میشوند و برای جلوگیری از زیان هنگفت توقف تولید، حاضرند این گواهیها را با قیمتی بالاتر، از بورس خریداری کنند.
این الگو یک بازی برد-برد است
برای مردم: بدون پرداخت هزینه اولیه، صاحب تجهیزات نو و پربازده میشوند
برای کارور گاز: با فروش گواهی صرفهجویی در بورس، به بازگشت سرمایه و سودآوری میرسد
برای کشور: بار ناترازی گاز کاهش یافته و راه برای اصلاح تدریجی قیمت انرژی بدون شوک به جامعه باز میشود.
اقدام مکمل و حیاتی دیگر، تصویب تشکیل «سازمان بهینهسازی مصرف انرژی» به دستور رئیسجمهور، آقای دکتر پزشکیان، بر اساس تکلیف قانون برنامه هفتم توسعه است. این سازمان که سالها جای خالی آن در ساختار اجرایی کشور حس میشد، نقش تنظیمکننده (رگولاتور) و تسهیلگر این زیستبوم جدید را ایفا خواهد کرد. همانطور که آقای «سقاب اصفهانی» دبیر ستاد راهبردی تحول دولت سیزدهم، اشاره کرد، یکی از کارکردهای کلیدی این سازمان، مدیریت «حساب بهینهسازی انرژی و محیط زیست» است که ذیل بند (پ) ماده ۴۶ قانون برنامه هفتم توسعه تعریف شده است. این حساب در حکم یک صندوق حمایتی برای بخش خصوصی عمل میکند.
اگر یک شرکت کارور، پس از انجام سرمایهگذاری، نتواند از طریق فروش گواهیهای خود در بازار، بازگشت سرمایه مورد انتظار را محقق کند، این صندوق مابهالتفاوت را تضمین و پرداخت خواهد کرد. این صندوق، بزرگترین مانع روانی و مالی ورود سرمایهگذاران به حوزه بهینهسازی را برطرف میسازد.
اهمیت این تحولات، زمانی آشکارتر میشود که به عمق فنی و اقتصادی آن بنگریم. این دو طرح، در کنار هم، دو مشکل اساسی و تاریخی حوزه بهینهسازی را به صورت همزمان هدف گرفتهاند:
۱. حل چالش فنی: مشکل اندازهگیری و صحهگذاری (Measurement & Verification) با راهکار خلاقانه «کنتور مادر هوشمند» حل شده است. این رویکرد، ریسک سرمایهگذار را به شدت کاهش داده و اعتماد را به فرآیند باز میگرداند.
۲. حل چالش مالی و ریسک بازار: مشکل عدم اطمینان از بازگشت سرمایه با ایجاد «حساب بهینهسازی» به عنوان یک نهاد ضمانتکننده و تنظیمکننده و حامی مرتفع گردیده است.
این مدل در واقع گذار از قراردادهای عملکرد انرژی (EPC) سنتی و پرچالش بین دولت و یک شرکت، به سمت ایجاد یک زیستبوم بازارمحور است. در این زیستبوم، «صرفهجویی» خود به یک دارایی (Asset) قابل معامله در بورس تبدیل میشود.
تصویب این دو طرح، گامهایی بلند در مسیری درست است، اما دیر آغاز شده است. موفقیت نهایی این برنامهها در گرو اجرای دقیق، شفافیت در فرآیندها، مقرراتگذاری صحیح توسط سازمان بهینهسازی، و توسعهی هرچه سریعتر بازار گواهیهای صرفهجویی در بورس انرژی است.
منبع خبر «خبرگزاری امین» است و پایگاه خبری _تحلیلی امین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد ( 423759 ) را همراه با ذکر موضوع به شماره 09141143384 پیامک بفرمایید.با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه پایگاه خبری _تحلیلی امین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.