به نظر خودش که عیبی نداشت. درد دل و صحبت عادی بود. با دیگران از وضعیت زندگی خود از خواسته هایش از غصه هایش از همه چیز صحبت می کرد.
سعیده پیرایش
به نظر خودش که عیبی نداشت. درد دل و صحبت عادی بود. با دیگران از وضعیت زندگی خود از خواسته هایش از غصه هایش از همه چیز صحبت می کرد. ساعت ها گوشی به دست گوشه ای می نشست و با دیگران چت می کرد. خسته نمی شد از این کار.
ولی نمی خواست حتی به اندازه یک دقیقه هم که شده پای حرف های همسرش بنشیند. حرف های آنها محدود شده بود به درخواست خرید های روزانه و یا چند کلمه صحبت در مورد مسائل ضروری.
ولی بعد از یک مدت اتفاقی افتاد که او را تکان داد. متوجه شد که دیگر همسرش اعتنایی به او نمی کند. در واقع او هم به همان روش فقط مشغول گوشی خود بود. زنگ خطری در سرش زده شد. نکند او هم با دیگران چت می کند. گوشی را کنار گذاشت و از همسرش پرسید چه کار می کند.
همسرش بی اعتنا جواب داد: هیچی! و به اتاق دیگری رفت.
آن روز به سختی گذشت. چندین بار به اتاق رفت و از همسرش چرت و پرت پرسید تا او گوشی را کنار بگذارد ولی نشد.
به زور کنار همدیگر غذا خوردند و هر کدام به یک اتاق رفتند. تمام شب با خود فکر می کرد آیا با کسی صحبت می کند. به دفعات زیاد وضعیت آنلاین بودن همسرش را چک کرد.
صبح زود بی خواب و کلافه از فکر و خیال شب گذشته به اتاق همسرش رفت. خواب بود او را بیدار کرد و فریاد زد: دیروز با چه کسی چت می کردی؟
همسرش ترسیدو گفت: با مردم! همان کاری که تو می کنی! من هم تنها هستم می خواهم هم صحبت داشته باشم مثل تو!
– من فرق می کنم! این خیانت است!
همسرش فقط خیره به او نگاه کرد.
منبع خبر «خبرگزاری امین» است و پایگاه خبری _تحلیلی امین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد ( 407110 ) را همراه با ذکر موضوع به شماره 09141143384 پیامک بفرمایید.با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه پایگاه خبری _تحلیلی امین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.