کمی پول پس انداز کرده بودم و تصمیم گرفته بودم که برای خودم یک تکه طلا بخرم.
سعیده پیرایش
کمی پول پس انداز کرده بودم و تصمیم گرفته بودم که برای خودم یک تکه طلا بخرم.
با آن اندازه که پول داشتم طلای زیادی نمی شد خرید ولی خوشحال بودم. این اولین باری بود که برای خودم طلا می خریدم.
با خواهرم به بازار رفتیم و تا می توانستیم ویترین های طلافروشی ها را نگاه کردیم وقتی خسته شدیم وارد اولین مغازه ی سر راهمان شدیم و گوشواره هایی را که داخل ویترین دیده بودیم را خواستیم. طلافروش آن را وزن کرد و بعد از کلی کار با ماشین حسابش قیمتش را گفت. با پولی که داشتم می توانستم آنها را بخرم ولی آن قدر از این و آن در مورد تقلبی بودن و کلاهبرداری و این حرفها شنیده بودم که می ترسیدم پولم به باد برود. از آنجا بیرون آمدم.
چند جای دیگر را هم سر زدیم و در آخر این خواهرم بود که خسته شد و گفت: اگر قصد خرید نداری برگردیم خانه. مجبوری به همان مغازه اول برگشتم و گوشواره ها را خریدم. بعد آن را به چند مغازه دیگر نشان دادم تا از اصل بودنش مطمئن شوم. در ذهنم به این فکر می کنم که همیشه همینطور بوده و یا الان بی اعتمادی ان قدر زیاد است؟
منبع خبر «خبرگزاری امین» است و پایگاه خبری _تحلیلی امین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر می‌دانید، خواهشمند است کد ( 399915 ) را همراه با ذکر موضوع به شماره 09141143384 پیامک بفرمایید.با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه پایگاه خبری _تحلیلی امین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
