این روزها دوباره محمدجواد ظریف هدف حمله طیفهای مختلف اصولگرایی قرار گرفته است. ماجرا از بعد از حضور ظریف در اجلاس داووس و اظهارات او درباره قانون حجاب و شرایط ایران در صورت پیروزی سعید جلیلی و آینده روابط ایران و غرب در دوران ریاست جمهوری ترامپ شروع شد. حالا چهرهها و جریانهای مختلفی برای او خط و نشان میکشند و منتقدان و مخالفانش بر طبل رفتن او از دولت میکوبند، از محمدباقر قالیباف گرفته تا خود سعید جلیلی.
نسیبه پیرایش
این روزها دوباره محمدجواد ظریف هدف حمله طیفهای مختلف اصولگرایی قرار گرفته است. ماجرا از بعد از حضور ظریف در اجلاس داووس و اظهارات او درباره قانون حجاب و شرایط ایران در صورت پیروزی سعید جلیلی و آینده روابط ایران و غرب در دوران ریاست جمهوری ترامپ شروع شد. حالا چهرهها و جریانهای مختلفی برای او خط و نشان میکشند و منتقدان و مخالفانش بر طبل رفتن او از دولت میکوبند، از محمدباقر قالیباف گرفته تا خود سعید جلیلی.
محمدباقر قالیباف در جلسه علنی مجلس با انتقاد تلویحی از اظهارات ظریف درباره سعید جلیلی در جریان مصاحبه با فرید زکریا گفته که افرادی که به نحوی کارگزار نظام محسوب میشوند باید در اظهار نظرهای خود دقت کنند تا پیامی که به دشمن منتقل میشود منافع ملی را به خطر نیندازد! نکته عجیب این که طیف قالیباف و جلیلی در بالاترین سطح تنش قرار دارند و صفحات مجازی رسمی هر دو طرف روز و ساعتی نیست که با متلک و اتهام علیه دیگری سپری نکند اما قالیباف به یکباره دغدغه اظهارات ظریف علیه جلیلی را پیدا کرده و پشت تریبون تذکری در این سطح می دهد!
سعید جلیلی هم در پاسخ به سوالی در زمینه حضور ظریف در اجلاس داووس و اظهارات او گفته: «ما به عنوان مدعیان پیشرفت و موفقیت کشور باید بدانیم که چه مسیری درست است و مسیر خطا به چه دلیلی نادرست است. یک بحث این است که دستگاههای امنیتی و اداری وظیفه خود را انجام دهند ولی مهمتر از آن این است که نادرستی حرفی که مطرح شده برای مردم و افکار عمومی مطرح شود و این مهم است که آن حرف نادرست در افکار عمومی محکوم شود و اینجا اهمیت تبیین مشخص میشود.»
با این حال اما به نظر می رسد پایگاه اجتماعی این جماعت انقلابی و سوپر انقلابی رو به اضمحلال است. شاهد آن هم تجمع کفنپوشان در مقابل پاستور علیه ظریف بود که با این که فراخوان آن بیش از ۸.۵ میلیون بار در فضای مجازی دیده شده بود، اما در این تجمع که در شهر ۹ میلیونی تهران برگزار شد، فقط ۸۳ نفر شرکت کردند!
در این میان اما سوالی که فراوان مطرح میشود این است که چرا تندروها در ایران از هر قانونی مستثنی هستند؟ و چطور اجازه برگزاری تجمع را پیدا میکنند در حالی که سایر گروههای سیاسی چنین حقی را ندارند؟ در همین باره جواد امام، دبیر کل حزب ایثارگران و سخنگوی جبهه اصلاحات نوشته: «اگر بر کشور قانونی دیگر، به جز قانون اساسی فعلی حاکم شده، دست کم رونوشت آن را منتشر کنید تا تکلیف مسئله حاکمیت قانون را بدانیم.»
کامبیز نوروزی، حقوقدان هم گفته: «دوگانگیها در اجرای قانون، در ایران اتفاق تازهای نیست. جریان تندرو سیاسی داخل ایران همواره به نوعی از قوانین مستثنی فرض میشود و هر کاری که دلش میخواهد انجام میدهد. از جمله آزادی این طیفهای رادیکال در تجمعات با علامت سوالهای بسیاری در افکار عمومی روبهرو شده است. هیچگاه به خاطر این رفتارهای غیرقانونی این افراد و گروهها مورد مواخذه و محاکمه قرار نگرفتند. امروز هم در حملاتی که طیفهای رادیکال به ظریف و حتی پزشکیان و سایر مقامات دولتی دارند هیچ مسوولیت قانونی متوجه آنها نیست و آنها به همان روشهای قبلی عمل میکنند. این روند باعث میشود، جریانی در ایران با آسودگی خاطر، قوانین را نقض کند، به تولید و توسعه بحرانها کمک کرده و کشور را دچار آشفتگی کنند. بدون اینکه هیچ تبعات قانونی و پیگیری قضایی متوجه این افراد و گروهها شود.متاسفانه وزارت کشور که متصدی موضوع برگزاری تجمعات عمومی است کاملا در یک نقش انفعالی قرار دارد و هیچ اقدامی برای اجرای قانون در این زمینه صورت نمیدهد. اگر این تجمعات نیازمند مجوز نیست؛ چرا سایر گروهها و طیفها اجازه انجام آن را ندارند و اگر نیازمند مجوز است، چرا با این افراد و گروههای رادیکال، مطابق قانون برخورد نمیشود؟»
اما محمدعلی دستمالی هم در این باره سوالی مطرح کرده و نوشته: «چرا فقط به ظریف حمله میشود؟» و پاسخ داده: «به دو دلیل: اول این که همه ساکتند و فقط اوست که حرف میزند! دوم این که ظریف یک نماد و نشانه است و نه یک قهرمان. حملهی تندروها به ظریف، علاوه بر آن که در آندار و دسته، خلعت و تحسین به دنبال دارد، به دولت نیز چنین پیامی مخابره میکند: بخواهید از این حرفها بزنید، کلاهمان تو هم میرود!
شواهد نشان میدهد که خود پزشکیان هم تعریف دقیق و روشنی از «وفاق» ندارد و مخالفین، دندانهایش را شمردهاند و خیلی خوب میدانند که کل فلسفهی سیاسی او از دو واژهی سادهی «دعوا نکنیم» فراتر نمیرود. قطعا دعواکردن چیز خوبی نیست! ولی این تئوری، بیشتر به درد اتاق تشریح و اتاق عمل میخورد و نه دنیای سیاست! به قول کردها، «می خواهد ماهی بگیرد و پاهایش خیس نشود». مگر چنین چیزی ممکن است؟ وقتی که پزشکیان، اغلب معاونین و کادرهای مهم خود را از میان صنف پزشکان برگزیده و سکان مهمترین وزارتخانهها را هم به آدمهای دولت قبلی سپرده و کاری کرده که نخبگان و دانشگاهیان هم حول محور و مفهوم خاصی گرد هم نیایند، وقتی که تمام مهرههای مهم دولت و تیم پزشکیان شولای سکوت بر شانه انداختهاند و خودشان را آفتابی نمیکنند، بسیار طبیعیست که شخصی مانند ظریف، آماج همهی تیرها باشد.»
منبع خبر «خبرگزاری امین» است و پایگاه خبری _تحلیلی امین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد ( 395933 ) را همراه با ذکر موضوع به شماره 09141143384 پیامک بفرمایید.با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه پایگاه خبری _تحلیلی امین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.