این روزها در حالی که سایه جنگ به طور کامل از کشورمان کنار نرفته است و علاوه بر اسرائیل و امریکا حالا اروپا هم وارد میدان شده و در روزهای اخیر دائم تهدید به فعال سازی مکانیم ماشه و بازگشت به تحریمها میکند، در داخل گروهی از آقایان بازی های جناحی خود را از سر گرفتهاند. گروهی به رئیس جمهور حمله می کنند و گروهی پشت دولت را در این روزهای حساس خالی میکنند و گروهی با سخنان ناسنجیده و نابخردانه آب در آسیاب دشمن می ریزند.
نسیبه پیرایش
این روزها در حالی که سایه جنگ به طور کامل از کشورمان کنار نرفته است و علاوه بر اسرائیل و امریکا حالا اروپا هم وارد میدان شده و در روزهای اخیر دائم تهدید به فعال سازی مکانیم ماشه و بازگشت به تحریمها میکند، در داخل گروهی از آقایان بازی های جناحی خود را از سر گرفتهاند. گروهی به رئیس جمهور حمله می کنند و گروهی پشت دولت را در این روزهای حساس خالی میکنند و گروهی با سخنان ناسنجیده و نابخردانه آب در آسیاب دشمن می ریزند.
در این اوضاع قاراشمیش میرحسین موسوی بیانیهای صادر کرده و نوشته: «در جریان جنایات اخیر اسرائیل و آمریکا علیه میهن عزیزمان یک بار دیگر عیار مردم ایران محک خورد و امتیازی بر امتیازات کارنامه تاریخیشان افزوده شد و این نه فقط به خاطر همبستگی آنان در برابر دشمن، که به واسطه ایستادگی آنها در عین رنجیدگیهای عمیق بود. در حالی که فرزندان نظامی ملت شهید یا غافلگیر شده بودند دوراندیشی ستودنی مردم نقشههای شوم متجاوزان را ناکام گذاشت. مردم پس از آنچه گذشت انتظاراتی از حکومت دارند که بیپاسخ ماندنشان دشمن را شاد میکند. در کوتاهمدت، اقداماتی سریع و نمادین چون آزادی زندانیان سیاسی و تغییر واضح در رویکردهای رسانه ملی کمترین توقعات است. علاوه بر این، وضعیت تلخی که برای کشور پیش آمد نتیجه یک رشته خطاهای بزرگ بود. تجربه جنگ دوازده روزه نشان داد که ضامن نجات کشور احترام به حق تعیین سرنوشت همه شهروندان است و ساختار کنونی نظام نماینده همه ایرانیان نیست. مردم میخواهند شاهد تجدیدنظر در آن خطاها باشند. برگزاری رفراندوم برای تاسیس مجلس موسسان قانون اساسی، راه را برای تحقق حق تعیین سرنوشت مردم هموار و دشمنان این مرز و بوم را از دخالت در امور کشور مأیوس میکند.»
البته که این بیانیه بسیاری را به واکنش وا داشته و بسیاری فرصت را برای عقدهگشایی مناسب یافتهاند اما اگر جانب انصاف را رعایت کنیم برخی از این نقدها هم به نظر منطقی و درست می رسند. مثلا کیهان به واکنش دیر هنگام میرحسین به جنگ پرداخته و نوشته: «میرحسین موسوی، ۲۸ روز پس از شروع جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی و آمریکا، و دو هفته پس از توقف این جنایت (در اثر مقاومت جانانه ملت ایران) اعلام وجود کرده است! سؤالی که رأس فتنه ۸۸ باید پاسخ دهد، این است که آیا در ایام جنگ تحمیلی دشمن، لال یا مرده بود که موضعی در محکومیت نگرفت؟ یا اینکه متوهمانه خیال میکرد حامیان آمریکایی و صهیونیستیاش در فتنه شکستخورده ۸۸، در بمباران و فروپاشاندن ایران پیروز میشوند و بنابراین، زبونانه منتظر بود؟!»
نامه نیوز هم نوشت: «در روزهایی که رژیم صهیونیستی با تجاوز آشکار به خاک جمهوری اسلامی ایران، وحدت و همبستگی ملی را هدف قرار داده است، بیانیهای از سوی مهندس میرحسین موسوی منتشر شد که در آن، بهجای تمرکز بر انسجام داخلی و تقویت سپر دفاعی کشور، مسئله «برگزاری رفراندوم برای تشکیل مجلس مؤسسان قانون اساسی» مطرح شده است؛ اقدامی که در شرایط کنونی، جز تضعیف روحیه عمومی و خوراک رسانهای برای دشمنان ایران، ثمر دیگری ندارد.
در این بیانیه، اگرچه به درستی به مقاومت مردم در برابر تجاوزات اخیر اشاره شده، اما ادامه آن، حاوی رویکردی تأملبرانگیز است؛ چرا که طرح مجدد موضوع بازنگری ساختار نظام، در مقطعی که دشمن خارجی با ابزار نظامی، امنیت ملی را هدف گرفته است، پرسشهایی جدی را درباره نیت و کارکرد چنین بیانیهای در فضای عمومی کشور ایجاد میکند. آیا هم زمان که اسرائیل از بیرون به دنبال فروپاشی جبهه درونی کشور است، مهندس موسوی و اطرافیان او، همان هدف را از مسیر دیگری پی گرفته اند؟»
تابناک رسانه نزدیک به محسن رضایی هم به این بیانیه تاخته و خطاب به او نوشته: «بوی کباب به مشامتان خورده؟ و ابراز کرده که الان وقت آزادی زندانیان سیاسی و تغییر رئیس صدا و سیما نیست!
تابناک نوشته:«بیانیه موسوی همچنین بر آزادی زندانیان سیاسی و تغییر رویکرد رسانه ملی تاکید دارد. اگرچه این مطالبات ممکن است از منظر حقوقی و انسانی قابل بحث باشد، اما در شرایطی که کشور در معرض تهدید مستقیم است، باید با دقت و حفظ آرامش مطرح شود. رسانه ملی در چنین بزنگاههایی باید نقش همبستگی و آگاهی بخشی را بازی کند، نه اینکه به بهانه تغییر رویکرد، شکافهای داخلی را عمیقتر سازد.»
این در حالی است که بحث ضرورت تغییر در صداوسیما، همیشه یکی از مطالبات جامعه بوده، اما بهویژه بعد از جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل که نوعی یکصدایی و همبستگی میان گروههای مختلف، جامعه و چهرههای سیاسی بودیم، این مطالبه جدیتر شده است. در این مقطع جامعه با کنار گذاشتن اختلافات یک گام برداشت و به نظر میرسد که حاکمیت هم باید گامی بهسوی مردم بردارد.
به نظر می رسد در شرایط حساس کنونی آنچه بیش از همه برای کشور تهدید حساب میشود دوری از عقلانیت و خطر تندروهاست. همان طور که مرتضی مبلغ میگوید: «متأسفانه جایگاه اصلی آنها در صداوسیماست؛ رسانهای که باید تابلوی نظام باشد و نماد عقلانیت حاکمیت و البته عقلانیت جامعه عمل کند. اما میبینیم که به مهمترین پایگاه همین جریانهای نادان و غیرمسئول تبدیل شده است.
این که این وضعیت باید اصلاح شود، از بدیهیات است. صدا و سیما و تریبونهای عمومی که بهعنوان تابلوی کشور و تابلوی نظام عمل میکنند، حق ندارند هزینهای روی دست مردم بگذارند. آنها نباید منویات غلط، ناکارآمد و متحجرانه خود را به کشور تحمیل کنند.
اینکه در اسرع وقت به نحوه مدیریت صداوسیما رسیدگی شود از نان شب هم واجبتر است. در این شرایط فوقالعاده حساس داخلی و بینالمللی، باید این سازمان به مسیر درست باز گردد، انحرافات و اشکالاتش اصلاح شود و از کسانی که درکی از واقعیتهای داخلی، شرایط بینالمللی و مسائل سیاسی ندارند، فاصله بگیرد؛ چون همین افراد هستند که مدام برای جامعه، کشور، نظام و حاکمیت، آسیب و هزینه ایجاد میکنند.»
منبع خبر «خبرگزاری امین» است و پایگاه خبری _تحلیلی امین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد ( 414305 ) را همراه با ذکر موضوع به شماره 09141143384 پیامک بفرمایید.با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه پایگاه خبری _تحلیلی امین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.