«برخی میخواهند به اسم همبستگی ملی و وحدت ملی فقط از وطن بگوییم و اسم خدا و پیغمبر را نیاوریم و میگویند همه باشند. در حالی که ماهیت و وجود ما از هویت ما جدا نیست و کشور، با هویت آن تعریف میشود. همبستگی ملت ما بر گِرد معرفت ما و معنویت ماست. وطن برای ما صرفاً یک مفهوم جغرافیایی نیست. یک مفهوم تاریخی است. بعضیها میخواهند وطن را به آغل تبدیل کنند. ما انسانایم. وطن برای ما با هویت و ماهیت و افتخارات و رشتههای معنوی و نسبت با پروردگار تعریف میشود.» این ها سخنان چند روز پیش وحید جلیلی مرد شماره دو صدا و سیما و چهره ارشد جبهه پایداری و برادر سعید جلیلی است.
نسیبه پیرایش
«برخی میخواهند به اسم همبستگی ملی و وحدت ملی فقط از وطن بگوییم و اسم خدا و پیغمبر را نیاوریم و میگویند همه باشند. در حالی که ماهیت و وجود ما از هویت ما جدا نیست و کشور، با هویت آن تعریف میشود. همبستگی ملت ما بر گِرد معرفت ما و معنویت ماست. وطن برای ما صرفاً یک مفهوم جغرافیایی نیست. یک مفهوم تاریخی است. بعضیها میخواهند وطن را به آغل تبدیل کنند. ما انسانایم. وطن برای ما با هویت و ماهیت و افتخارات و رشتههای معنوی و نسبت با پروردگار تعریف میشود.» این ها سخنان چند روز پیش وحید جلیلی مرد شماره دو صدا و سیما و چهره ارشد جبهه پایداری و برادر سعید جلیلی است.
هر چند او مشخص نکرد که چه کسی خواسته از خدا و پیغمبر نگویند اما با قرار دادن مفهوم وطن در برابر معنویت و امت و استعارهسازی از یک جامعه چندصدایی به شکل اصطبل حیوانات، اعتراضهای زیادی را برانگیخت.
عصر ایران نوشت: «اگر وطن، آغل نیست و باید از خدا و پیغمبر هم بگویید خوب میگفتید. خودتان صبح تا شب در تلویزیون وطن، وطن کردید. اصلا مداحان همیشگی یا آقای احمد علمالهدی را میآوردید تا مردم را ترغیب کنند. چرا سراغ ترانه محسن چاووشی رفتید؟ از حجت الاسلام کاظم صدیقی میخواستید ملت را به تقوای الهی دعوت کنند تا رشتههای معنویتشان نگسلد! پس خودتان هم میدانستید تنها مفهوم وطن است که همه را گرد هم میآورد و براندازان را هم خلع سلاح می کند تا جایی که شاهزاده را هم سکه یک پول کرد و نمی دانست چگونه هم از وطن بگوید و هم از حمله به خاک وطن دفاع کند اگر چه دومی را انتخاب کرد! جدای اینها چرا وطن و خدا و پیغمبر را مقابل هم قرار میدهید؟ خود ایران مگر حاوی معنویت نیست؟ شگفتا! روزگاری در همین تلویزیون سکان به دست داماد استاد مطهری بود که خدمات متقابل اسلام و ایران را نوشت و حالا باید به مدیران آن توصیه کنیم همان کتاب را بخوانند و ایران و اسلام را در مقابل هم قرار ندهند! وقتی از طالقانی به صدیقی رسیدیم و از خاتمی به احمدینژاد لابد به جای پورنجاتی و میرباقری هم باید اینها بنشینند.»
روزنامه جمهوری اسلامی هم نوشت: «باید برای برخی افراد و رسانهها به زبانِ این آیه شریفه سخن کرد که؛ “یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا؛ ای کسانی که (به زبان) ایمان آوردهاید، (به حقیقت و از دل هم) ایمان آورید!” ای انقلابیها! انقلابی شوید.
ای رسانه ملی! ملی شو! ملت هم قریب به ۹۰ میلیون نفر است با سلایق و باورها و زبانها و نژادها و حتی ادیان و مذاهب گوناگون. همه با هم ملت میشوند. رسانه وقتی همه اینها را در برنامهریزیهای خود لحاظ کند میشود ملی. رسانهای که هشت میلیون از جمعیت ملت را مخاطب خود بخواند و بخواهد، به همین اندازه میتواند ملی باشد نه در تراز ملت ۹۰ میلیونی. این نگاه است که وطن را به آغل مثال میزند و الا ایران را باید به حرمت مردمانش به حرم تمثیل کرد و برحذر بود از هر خوانشی جز این. قهر مردم با رسانههای رسمی را چنین باید پایان داد. با دیدن همه سلایق و گونههای فکری. رسانهها بیت المال هستند مثل بودجه، نمیشود برخیها را خاصتر دید و برخی را اصلا ندید. هرچه تا کنون چنین بوده و شده بس است.»
محمدعلی دستمالی هم نوشت: «نه تنها در یکی دو سال اخیر، بلکه در دو دههی گذشته هم، مهمترین مطالبات مخالفین و منتقدین سیاسی در این کشور، مداوما حول چنین مطالباتی بوده…
مبارزه با فساد مالی و شکاف طبقاتی، بها دادن به عدالت به معنای عینی و ملموس، شفافیت در بودجهریزی و پایان دادن به انواع و اقسام رانت و تبعیض و سهمیه، شایسته سالاری، جمهوریت، حقوق اقلیتهای دینی و مذهبی و قومیتها، رفع انحصار تولیدات داخلی، انسداد مسیرهای تباهی زا و فساد زای ارز چند نرخی و رانت واردات، توجه به حقوق و مطالبات زنان و جوانان، آزادی بیان، اصلاح ساز و کارهای انتخاباتی و تشکیلات حزبی. همین!
وحید جلیلی، به طور واضح و روشن، توضیح دهد که در این دههها، به طور مشخص، کدام جریان و گروه، مطالبهای به نام ضرورت برچیده شدن بساط دین و تاسیس نظام سکولاریستی را مطرح نموده است؟ وحید جلیلی بیاید و بگوید؛ در این کشور جریان سیاسی – فرهنگی و اجتماعی متشرع، برای برگزاری آیینهای متعدد دینی و مذهبی خود، در کدام مقطع تاریخی، با ستیز و ممانعت و مزاحمت سکولارها روبرو شده است؟»
در نهایت باید گفت در این روزهای سخت و بحرانی هر صدایی که یک صدایی ملت را کم رنگ کند، محکوم به تفرقه افکنی و خیانت است. در این میان وظیفه سازمان صدا و سیما بیش از هر نهاد و سازمانی است و باید در مقابل چنین اظهاراتی پاسخگو باشد. البته تا زمانی که مدیریت این سازمان بر عهده این طیف خالصساز است در بر همین پاشنه خواهد چرخید. برای ایجاد تحول اولین و بهترین کار، گماشتن مدیرانی است که توانمند باشند و نماینده واقعی جامعه متکثر ایران.
منبع خبر «خبرگزاری امین» است و پایگاه خبری _تحلیلی امین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد ( 413095 ) را همراه با ذکر موضوع به شماره 09141143384 پیامک بفرمایید.با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه پایگاه خبری _تحلیلی امین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.