به تازگی فائزه هاشمی نامهای از زندان منتشر کرده و در آن به تشریح وضعیت زندانیانی میپردازد که بسیاری برای دیدنشان سر و دست میشکنند، اما خود در مواجه با آنها با تهمت، پروندهسازی و انگهایی روبهرو میشود که دلسردی را به وجود میآورد.
نسیبه پیرایش
به تازگی فائزه هاشمی نامهای از زندان منتشر کرده و در آن به تشریح وضعیت زندانیانی میپردازد که بسیاری برای دیدنشان سر و دست میشکنند، اما خود در مواجه با آنها با تهمت، پروندهسازی و انگهایی روبهرو میشود که دلسردی را به وجود میآورد.
او در بخش هایی از این نامه نوشته: «مشاهداتم در زندان حالم را از هر مبارزهای به هم میزند، ماندهام بر سر دوراهی و اما چرا؟ این سطور را با اشک و آه مینویسم و یکی از سختترین تصمیمات در طول زندگی ۶۰ سالهام میباشد، بعد از ۲۲ ماه همراهی و گوشزد و گفتن و هشدار و ندیدن نتیجه، برای بیان حقیقت و آگاهی عمومی که از ویژگیهای شاید خوب و شاید بدم باشد راهی جز نوشتن و انتشار برایم نمانده. حق مردم است که واقعیت را بدانند.» «زندان اوین، بند زنان سیاسی، همجواری با مبارزین نامآشنا، خاطرات خوب و بد، تلخ و شیرین، باورهای مشترک و گاهاً در عمل متفاوت. در کلام عالی و در عمل خالی، نظریهپردازانی از درون تهی. دیکتاتورهای کوچکی که آنچه را که سالها با آن مبارزه کردهاند بر سر همبندیهای خود میآورند. همبندیانی که کمتر یارای نقد کردن و یا ایستادن در مقابل آنها را دارند که در این صورت تنگنظریها، تهمتها، پروندهسازیها، هتاکیها، حذف و طردها، تخریب شخصیتها و گاهاً ضرباتی را نوش جان میکنند. به عبارت دیگر همبندی(بخوانید گروه فشار داخل بند)همبندی را میپاید، برای او تعیین تکلیف و خط قرمز مشخص میکند، آزادی او را سلب میکند، به او انگ و تهمت میزند، او را تهدید میکند، آرای او را دور میریزد، ضرب و شتم نثارش میکند، فضای وحشت و خفقان میآفریند. چرا؟ چون با او همراه نشده، یا نقدی بر او وارد کرده و پا روی سلطه و اقتدار او نهاده. و عجیبتر سکوت یا همراهی و ادامه دوستی برخی دیگر از مشاهیر در بند با این اندک سلطهگران است. وضعیت به گونهای است که جز زندانیان ریشهدار و یا قدیمی، جدیدالورودها (بالای۹۰%) در کمتر از حداکثر یک هفته، البته اگر ماندگار شوند، شوکه و مبهوت و پشیمان که اینها بودند چهرههایی که آرزوی دیدارشان را داشتیم؟ چه فکر میکردیم و چه دیدیم؟ چگونه از چاله به چاه افتادیم؟ و در آرزوی خلاصی و پی گرفتن زندگی و پشت سر را نگاه نکردن. میگویند در زندان که قدرتی ندارند اینگونهاند، وای اگر قدرتی بگیرند. متأسفانه و شوربختانه راضی میشوند به شرایط موجود و در انتظار و در تلاش برای آزادی، با وثیقه و یا بیوثیقه آزاد میشوند و غیر از مواردی انگشتشمار دیگر خبری در صحنه مبارزات از آنها نمیشنویم. در زندان آموختم که ما مبارزین طبلی توخالی و دیکتاتورهای حقیری بیش نیستیم. سرود آزادی و عدالت میخوانیم و در چرخه زندگی، ستم را باز تولید میکنیم. از دموکراسی و فرهیختگی میگوییم ولی با زبانی سرکوبگر و طردکننده دیگری باز تولید سلطه و استبداد را رقم میزنیم….
انتشار این نامه واکنش های بسیاری را برانگیخت که البته هنوز ادامه دارد. روزنامه جوان در مطلبی نوشت: «نامه او اثباتی بر چند دهه اظهارات دادستانها و مسئولان نظام است که بر ماهیت ضداخلاقی و دروغین برخی زندانیان به اصطلاح سیاسی که عمدتاً با دلایل امنیتی دستگیر میشوند، اصرار دارند.
عصبانیت گسترده شبکههای فارسیزبان خارجی از این نامه نیز نشان میدهد آنان هم رویکرد نامه را علیه زندانیان امنیتی دیدهاند. اینکه یک زندانی مشهور و مغرور بگوید اکثر خبرهایی که از درون زندان به بیرون میآید «خبرسازی از طریق انتشار اخبار مبالغهآمیز و نادرست» است، یا این زندانیان نشان دادهاند «طبلی توخالی و دیکتاتورهای حقیری بیش نیستند» یک گزارش مستند علیه چند دهه خبرسازی بیبیسی و باقی خبرپراکنان از وضعیت زندانهای ایران است.»
روزنامه فرهیختگان اشاره فائزه هاشمی به وضعیت زندانیان را سندی برای دروغ دانستن هر آنچه درباره وضعیت زندانها گفته میشود، دانسته و در ادامه نیز نوشته: «نکته مهمی که درباره نامه فائزه هاشمی مورد توجه قرار دارد اینکه او در سالهای اخیر از اصلاحطلبی به براندازی حرکت کرده بود و اساسا گذر از حکمرانی را به زبانهای مختلف مطرح میکرد. این اظهارات او را میتوان اعلام شکست مسیر براندازی آن هم با چهرههای اپوزیسیونی که به اسم مبارزه شباهت به دیکتاتورهای تاریخ دارند، دانست. او در ادامه به صراحت اشاره میکند مسیر مطلوب آزادی و عدالت را اصلاحات و اصلاحات ساختاری میداند. امری که نشان میدهد او بازگشتی به ایده اصلاحطلبی داشته و یک قدم به عقب برداشته، به طیف اصلاحطلبانی که معتقد به اصلاحات ساختاری هستند، نزدیک میشود و معتقد است تغییر در قانون اساسی میتواند مشکلات فعلی کشور را حل کند.»
احمد زیدآبادی، فعال سیاسی و روزنامه نگار هم در کانال تلگرامی خود نوشت: «فائزۀ هاشمی با انتشار نامهای از داخل زندان به موضوعاتی اشاره کرده است، که برای هر زندانکشیدۀ با تجربه و مستقلی، طنینی آشنا دارد. خانم هاشمی با نوشتن این نامه، شجاعت بیمانندی از خود نشان داده است. چنین حرکتی شجاعتی فراتر از به چالش کشیدن مخوفترین دولتها را طلب میکند و فقط کسانی ارزش و اهمیت آن را فهم میکنند که تجربهای مشابه داشته باشند. در زندانهای دوران پهلوی هم داستان همین بوده است، اما قربانیان این شیوهها، عمدتاً از سر محافظهکاری، اما با پوشش مصلحتگرایی و پیشگیری از “سوءاستفادۀ رژیم” روی مشکلات خاک میریختند و تمام بدسگالیها را به “فشار زندان” نسبت میدادند. به همین دلیل، پس از آنکه درهای زندان گشوده شد، مردم عادی، تک تک زندانیان سیاسی را بر دوشهای خود گرفتند و با شور و شوق آنان را در شهر چرخاندند، غافل از آنکه چند ماه بعد، برخی از همین “قهرمانان” از شدت جاهطلبی شخصی و گروهی، به روی هم اسلحه خواهند کشید و به جای آزادی و دمکراسی و عدالت، جامعه را غرق خشونت و خونریزی خواهند کرد.»
عبدالله رمضان زاده، سخنگوی دولت اصلاحات هم نوشت: «نامه خانم فائزه هاشمی از زندان بیانگر گوشهای از واقعیات رفتار فرهنگی ما ایرانیان است و نشان میدهد نخبگان نیز دچار همان کژتابیهای رفتاری هستند که بدنه جامعه گرفتار آنست و حتی بیشتر. فرهنگمان را دریابیم و به مدارا و تحمل بیشتر همدیگر بیندیشیم.»
صادق زیباکلام، فعال سیاسی اصلاحطلب با انتشار یادداشتی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «بغض و کینه طیفی از اپوزیسیون از خانم فائزه هاشمی را میتوان از سکوت رسانههای فارسی زبان به نامه ایشان ملاحظه نمود. آن رنجنامه غایت شهامت اخلاقی و وفاداری فائزه به دمکراسی بود. در تایید آنچه میگوید می توانیم نگاهی بیاندازیم به کارنامه زندانیان سیاسی در دفاع از دمکراسی بعد از انقلاب۵۷.»
منبع خبر «خبرگزاری امین» است و پایگاه خبری _تحلیلی امین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد ( 350758 ) را همراه با ذکر موضوع به شماره 09141143384 پیامک بفرمایید.با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه پایگاه خبری _تحلیلی امین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.